آیه 14 سوره زمر
<<13 | آیه 14 سوره زمر | 15>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
باز بگو: من خدای یکتا را میپرستم و دینم را خاص و خالص برای او میگردانم (و غیر او را باطل محض میدانم).
بگو: فقط خدا را در حالی که ایمان و عبادتم را برای او [از هر گونه شرکی] خالص می کنم، می پرستم.
بگو: «خدا را مىپرستم در حالى كه دينم را براى او بىآلايش مىگردانم.
بگو: خدا را مىپرستم و براى او در دين خود اخلاص مىورزم.
بگو: «من تنها خدا را میپرستم در حالی که دینم را برای او خالص میکنم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«اللهَ»: مفعول به برای (أَعْبُدُ) میباشد و بیانگر حصر است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14»
بگو: «من تنها خدا را مىپرستم در حالى كه دينم را براى او خالص كردهام.
فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
پس شما جز او هر چه را مىخواهيد بپرستيد». بگو: «همانا زيانكاران (واقعى) كسانى هستند كه سرمايهى وجودى خويش و بستگانشان را در قيامت از كف داده باشند، آگاه باش، اين همان زيان آشكار است».
نکته ها
«خسارت»، از دست دادن اصل سرمايه است. يخ فروشى كه مشترى نداشته، نه تنها سود نبرده بلكه اصل سرمايهاش آب شده است. خُسرانِ نفس، به معناى هلاكت آن است، به گونهاى كه استعدادها از دست برود.
كلمهى «خسارت»، سه مرتبه در اين آيه تكرار شده است تا انسان را نسبت به خسارتِ نفس در قيامت بيدار كند.
به سراغ غير خدا رفتن، هرچه باشد وهركه باشد خودفروشى وخسارت است. انسان بايد در معامله يا سود كند يا ضرر نكند و يا لااقل ضرر كمى بدهد ولى مشركان، آخرت را مىبازند و لذا خسران آنان مبين وآشكار است، به علاوه خسارتِ نفس، در آخرت قابل جبران نيست.
پیام ها
1- موضع خود را در برابر كفّار با صراحت اعلام كنيد. «قُلِ»
2- يكتا پرستى برجستهترين سخن انبياست. «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ»
3- انبيا فرامين الهى را با جان و دل اجرا مىكردند. (در چند آيهى قبل خوانديم: «إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً» و در اين آيه مىفرمايد: «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً»)
4- از ابتداى اين سوره تاكنون 4 بار از اخلاص سخن به ميان آمده و اين به خاطر
جلد 8 - صفحه 154
آن است كه در طول تاريخ بزرگترين آفت براى دين، اضافه شدن خرافات و سليقهها و تحريفها بوده است. «مُخْلِصاً لَهُ دِينِي»
5- در اجراى قوانين دينى، از پذيرفتن هر گونه تغيير و تحوّل و تسليم شدن در برابر سليقههاى ديگران خوددارى كنيم. «مُخْلِصاً لَهُ دِينِي»
6- در شيوهى تبليغ، گاهى تهديد و قهر لازم است. «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ» (چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ» «1» هرگونه مىخواهيد عمل كنيد.)
7- رهبر بايد بداند همهى مردم تسليم او نخواهند شد. «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ»
8- از خدا كه جدا شديم، به هر چه وصل شويم فرقى ندارد. «ما شِئْتُمْ»
9- خود باختگى، بزرگترين خسارتهاست. «إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»
10- انسان مسئول خانوادهى خويش است. «وَ أَهْلِيهِمْ»
11- سود و زيان واقعى در قيامت است. «يَوْمَ الْقِيامَةِ»
12- براى كسانى كه دير باورند، سخن حقّ را تكرار كنيم. أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14»
قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ: بگو اى پيغمبر به مشركان، خداى به حق را مىپرستم و بس، مُخْلِصاً لَهُ دِينِي: در حالتى كه كنندهام براى او دين خود را از شوب شرك و طاعت خود را از لوث ريا.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «11» وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ «12» قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «13» قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي «14» فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ «15»
لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ «16» وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرى فَبَشِّرْ عِبادِ «17» الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ «18» أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ «19» لكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ «20»
جلد 4 صفحه 489
ترجمه
بگو همانا من مأمور شدهام كه بپرستم خدا را با آنكه خالص كننده باشم براى او دين را
و مأمور شدهام به اين كه باشم پيش قدم منقادان
بگو همانا من ميترسم اگر نافرمانى كنم پروردگارم را از عذاب روزى بزرگ
بگو خدا را ميپرستم با آنكه خالص كنندهام برايش دينم را
پس بپرستيد آنچه را مى- خواهيد غير از او بگو همانا زيانكاران آنانند كه زيانكار نمودند خودشان و كسانشان را روز قيامت آگاه باش اين است آن زيانكارى آشكار
براى آنها است از بالاى سرشان خيمههائى از آتش و از پائينشان خيمههائى اينست كه ميترساند خدا بآن بندگانش را اى بندگان من پس بترسيد از من
و آنانكه كناره كردند از هر بسيار سركش كه بپرستند او را و بازگشتند بسوى خدا مرايشان را است مژده پس مژده ده بندگان مرا
آنانكه مىشنوند سخن را پس پيروى ميكنند نيكوتر آن را آن گروه آنانند كه هدايت نمود ايشانرا خداوند و آن گروه ايشانند خردمندان
آيا پس كسى كه واجب شد بر او وعده عذاب دوزخ آيا پس تو نجات ميدهى كسى را كه در آتش است
لكن آنانكه ترسيدند از پروردگارشان براى ايشان است منازل رفيعهاى كه از بالاى آنها منازل رفيعهاى است بنا شده جارى ميشود از زير آنها نهرها اين است وعده خدا تخلّف نميكند خدا وعده خود را.
تفسير
خداوند سبحان به پيغمبر خود دستور داده كه طريقه خود را در خدا پرستى براى كفار مكه بيان فرمايد باين تقريب كه من مأمور شدم از جانب خدا كه عبادت نمايم او را و خالص كنم براى خدا ديانت خود را از شرك بتمام اقسام و انواع آن و نيز مأمور شدم كه اول مطيع و منقاد خدا باشم و مقدّم باشم در اطاعت و انقياد و توابع آن كه فضل و شرف و ثواب است بر تمام بندگان مطيع و منقاد حق در دنيا و آخرت و آنكه من ميترسم اگر معصيت كنم خدا را از عذاب روز قيامت كه روز بسيار بزرگى است و من مأموريت خود را انجام داده و خواهم داد و غير خدا را با او در عبادت خود شريك نمىنمايم تا دين من خالص براى او باشد شما هم هر چه و هر كس را ميخواهيد غير از خدا عبادت كنيد فعلا من بشما كار ندارم بحال خودتان واگذارتان نمودم تا فرمان الهى برسد ولى بدانيد كه شما از افراد حقيقى و كامل زيانكارانيد چون منافع خود و خانواده خود را كه به تبع شما بر كفر باقى ماندند
جلد 4 صفحه 490
از دست داده و خودتان و آنها را متضرّر نموديد در روز قيامت چون منازل بهشتى خودتان را بدل نموديد بمنازل جهنمى و اين خود زيانكارى واضحى است كه جاى ترديد در آن نيست و منازل آنها در جهنم از اين قرار است كه طبقات آتش مانند خيمههائى كه هر يك فوق ديگرى برپا شده باشد بر اهلش احاطه دارد بطوريكه زير پاى اهل هر خيمه آتشينى خيمه آتشين ديگر است كه اهلى دارد تا برسد بدرك اسفل كه آن مخصوص بمنافقين اين امّت و دشمنان آل محمد صلى اللّه عليه و اله است و اين جهنم يا اين عذاب است كه خداوند ميترساند بآن بندگان خود را و ميفرمايد اى بندگان من پس بترسيد از عذاب من و آنانكه اجتناب نمودند از عبادت شيطان و هر طاغى ياغى با خدا مانند فرعون و نمرود و شدّاد و گوساله و سامرى اين امّت و توبه نمودند از كفر و خلاف و رجوع نمودند بخدا و اولياء او براى ايشان است بشارت ببهشت كه فوق همه بشارات است پس بشارت بده اى پيغمبر بندگان مرا آنانكه قوّه ادراك و تميزشان بقدرى است كه گوش ميدهند بسخنان حق و باطل پس پيروى ميكنند از حق و در بين سخنان حق اختيار مينمايند بهتر و برتر را اينها هستند كه مهتدى بهدايت الهى شدند و اينها هستند كه داراى عقول سليمه خالى از اوهامند چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل شده كه اين بشارت براى اهل عقل و فهم است و از امام صادق عليه السّلام براويان احاديث ائمه اطهار كه كم و زياد در آن نمىكنند تفسير شده است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نبايد ملول باشد از آنكه بعضى گوش شنوا ندارند و مواعظ آن حضرت در آنها اثر نمىكند چون جاى تعجب است كسى را كه خدا مقدّر نموده در جهنم معذّب باشد كسى بتواند از آتش نجات دهد و تكرار استفهام براى تأكيد و ضمير مفعول در تنقذ براى تصريح بنوع عذاب تبديل بمن فى النّار شده و اصل كلام افمن حقّ عليه كلمة العذاب انت تنقذه است و كسانيكه تقوى و پرهيزكارى را شعار خود نمودند براى ايشان است در بهشت قصور رفيعه و منازل فوقانى چند طبقه بعضى فوق بعضى ساخته شده باعمال خودشان در دنيا كه در آنها سكونت نموده از مناظر بهشتى بيشتر ملتذّ شوند و از زير اين قصور عاليه و منازل رفيعه نهرهائى از آب شيرين گوارا جارى است و اين منازل بهشتى كه در مقابل آن منازل جهنمى است براى اهل جهنم مبدّل بمنازل سابق
جلد 4 صفحه 491
الذكر شده حال بايد ملاحظه كرد چه قدر ضرر نموده و زيانكار شدهاند وعده داده است خدا وعده دادنى و خداوند از وعده خود تخلف نخواهد فرمود و آن غرفهها از قرارى كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله براى امير المؤمنين عليه السّلام بيان فرموده بروايت كافى از امام باقر عليه السّلام براى اولياء خدا از درّ و ياقوت و زبر جد بنا شده و سقفها مركّب از طلا و نقره است و فرشها از حرير و ديباى متعدّد رنگارنگ روى هم افتاده ولاى آنها مشك و عنبر پاشيده شده و هر غرفهاى هزار در طلا دارد و ساير تشريفات هم لابد بدين منوال است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُلِ اللّهَ أَعبُدُ مُخلِصاً لَهُ دِينِي «14»
تفسيرش گذشت.
و سر تكرارش اينكه در آيه قبل مأموريت خود را بيان ميفرمايد که چنين مأمور شدهام و در اينکه آيه عمليت خود را بيان ميكند که بر طبق امر الهي رفتار كردم اينست دستور و عمليات من شما كفار و مشركين هر چه ميخواهيد بكنيد و به جزايش خواهيد رسيد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 14)- بعد از ذکر برنامه هفت مادهای آیات فوق (تقوا، احسان، هجرت، صبر، اخلاص، تسلیم، و خوف) از آنجا که مسأله اخلاص مخصوصا در برابر انگیزههای مختلف شرک ویژگی خاصی دارد بار دیگر برای تأکید به سراغ آن رفته، و با همان لحن میفرماید: «بگو: تنها خدا را میپرستم در حالی که دینم را برای او خالص میکنم» (قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِینِی).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم